تلاش برای به تصویر کشیدنِ خیام واقعی

تلاش برای به تصویر کشیدنِ خیام واقعی

اپرای عروسکی «خیام» به عنوان هشتمین اثر از مکتب تئاتر عروسکی آران به نویسندگی، طراحی و کارگردانی بهروز غریب پور در تالار فردوسی و با صدای محمد معتمدی در نقش خیام روی صحنه است. می‌توان این اثر را دوست داشت یا نداشت؛ اما نمی‌توان چشم را روی این مساله بست که غریب‌پور در این سال‌ها توانست به تنهایی اقدامی را شکل دهد که شاید از عهده‌ی خیلی ها بر نمی‌آمد؛ او ایران را صاحب «اپرای ملی» کرد. به هر حال در این اپرا گوشه‌هایی از زندگی خیام و همچنین تاثیری که روی مردم ایران و حتی جهان داشت‌، دیده می‌شود. خیام با رباعیاتش در جهان سفر کرده و به همین دلیل در این کار موسیقی جایگاه ویژه‌ی خود را دارد و امیر بهزاد که در اپرای «سعدی» و پیش از آن اپرای «لیلی و مجنون» به عنوان آهنگساز همکاری داشت در این پروژه هم سومین همکاری را با گروه آران به عنوان آهنگساز اپرای «خیام» دارد. اشعاری از خیام به زبان های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و کردی خوانده می شود. امیر بهزاد آهنگساز، فرنوش بهزاد به عنوان رهبر ارکستر، علی پاکدست، مریم اقبالی، علی ابوالخیریان، قاسم رحمتی دستیاران اپرای «خیام» هستند.


سه سال زمان وقت نگارش «اپرای خیام» شده است؛ چطور به «خیام» رسیدید. آیا این اپرا را باید ادامه‌ی تلاش‌های شما برای معرفی شاعرانی چون حافظ، سعدی و مولوی بدانیم؟‌
من از ابتدا در نظر داشتم اپرای شاعران مهم ایران را روی صحنه ببرم که اولین اتفاق در این زمینه با روی صحنه بردن اپرای «رستم و سهراب» اثرِ فردوسی آغاز شد. در آن اپرا شخصیت خود فردوسی را نیز اضافه کردم؛ بعد از آن مولوی و حافظ و سعدی را روی صحنه بردیم و حالا هم خیام؛ در این میان اما «خیام» دشواری‌های بیشتری نسبت به بقیه‌ی آثار داشت. او شاعری است که با وجود آنکه بسیاری با او آشنایی دارند؛ اما تصورات غلطی درباره‌اش وجود دارد. خیام را همه به عنوانِ شاعری می‌شناسند که نگاهِ خاصی به زندگی داشته است و آدمی می‌گسار یا خوش‌گذران بوده است؛ در حالی که او فیلسوفِ مسلمان بزرگی است که اندیشه‌ها و آرایش بسیار عمیق است و تاثیر بسیار زیادی در حوزه‌ی علوم ریاضی و نجوم داشته است. خیام چیزی حدود 80 سال عمر کرد و تمامِ این عمر نسبتا دراز او صرف کشف مجهولات شده است. او به «قرآن» نیز احاطه‌ی بسیاری داشته است؛ بنابراین اولین هدف ما در روی صحنه بردنِ این اپرا این بود که شخصیتِ او را به دیگران بشناسانیم. او مدام در پی کشفِ مجهولات بود و ما باید هم شخصیت اسلامی، هم علمی و هم عرفانی او را نشان می‌دادیم. ما می‌خواستیم نشان دهیم که سال‌ها قبل از «گالیله» کسی وجود داشته است که درباره‌ی زمین و سیاراتِ دیگر فکر می‌کرده است و می‌دانسته که زمین گرد است. این از یک طرف دیگر هم اهمیت دارد، اینکه در اسلام آزاداندیشی وجود داشته است. به همین خاطر است که من روی این اپرا حساسیت زیادی دارم.

فکر می‌کنید این تصور اشتباه درباره‌ی خیام به چه علت شکل گرفته است؟
ترجمه‌ی اشعار خیام توسط «فیتز جرالد» نقش مهمی در شکل‌گیری این ایده درباره‌ی خیام دارد؛ اینکه در تمامِ زندگی، او یک دست جام باده داشته و یک دست زلفِ یار؛ به همین خاطر است که من از آشنایی‌زدایی از «خیام» صحبت می‌کنم. او یک دانشمند است که نظریاتش چندین و چند قرن از خودش جلوتر است و باید این تصویر اصلاح شود. ما تقویم جلالی را مدیونِ خیام هستیم.

به همین خاطر شرایط اجرای آن سه سال به طول انجامید؟
بخش مهمی از این زمان صرف پژوهش درباره‌ی خیام شد؛ چه می‌کرده؟‌ نگاهش به زندگی چطور بوده؟‌ تلاش‌های علمی‌اش به چه شکل بوده؟ آن وجه ادبی زندگی‌اش به چه شکل بوده است؟‌ علاوه بر آن ما در هر نمایش‌مان تلاش می‌‌کنیم تا از نظر تکنیکی گامی رو به جلو برداریم؛ در این اپرا 150 عروسک وجود دارد و 12 صحنه‌ی متفاوت و تمام تلاش ما این بود که تنوع بصری زیادی وجود داشته باشد؛ «خیام» را می‌توان عظیم‌ترین نمایشی دانست که ما تاکنون آن را روی صحنه برده‌ایم و حالا هم کیفیت تصاویرمان بهتر شده است و هم کیفیتِ صدایمان.

و در این میان شما برای اولین بار خیام را به زندگی امروز کشاندید.
من او را به زندگی امروز نکشاندم؛ خیام و اشعارش تا حدود بسیار زیادی معاصر است. وقتی اشعار او را می‌خوانید؛ با همان مفاهیمی روبه‌رو می‌شوید که ما امروز با آن مواجه هستیم.

و زبان‌های دیگری جز فارسی که در این اپرا شنیده می‌شود.
«خیام» یکی از جهانی‌ترین شاعرانِ ماست که اشعارش به زبان‌های مختلف ترجمه شده است؛از زبان انگلیسی تا آلمانی و روسی. اشعار او به 40 زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده است و من می‌خواستم این جهان‌شمول بودنِ او را نشان دهم.

این اتفاق رخ خواهد داد؟ یعنی امکان اجرای این نمایش در خارج از کشور وجود دارد؟‌
امیدوارم که این اتفاق رخ دهد و ما هم مذاکراتی را انجام داده‌ایم؛ اما می‌دانید که حمایت از تئاتر چندان مناسب نیست. با این اوصاف ما با فستیوال ها و مؤسسات بین المللی که با آنها در ارتباط هستیم، تاکنون دعوت‌هایی برای اجراهای بین المللی گروه انجام شده است؛ ولی اجرای بین المللی آثار بستگی به شرایط گروه و طرف مقابل دارد و تا از منابع مالی و حامیان اجراهای خارجی مطمئن نشویم، اقدامی در این زمینه نخواهیم کرد. علاوه بر آن پیشاپیش شهرهای مشهد و نیشابور برای اجرای این اپرای عروسکی از گروه تئاتر «آران» دعوت کرده اند که اولویت اول اجرا برای ما شهر نیشابور و در کنار آرامگاه خیام است.

در این اپرا علاوه بر «خیام» از اشعار دیگر شاعران نیز استفاده شده است.
بله، به این خاطر که رباعیات او محدود بود؛ ما از آثار شاعران دیگری چون وحشی‌بافقی، خاقانی و بیدل نیز بهره بردیم. انتخاب ابیاتی که از یک سو از نظر قافیه، ردیف و وزن با یکدیگر هماهنگ باشند و از سوی دیگر بتوان آنها را با دستگاه‌ها و ردیف‌های موسیقی ایران منطبق کرد، کار سختی بود.

برای هماهنگی با موسیقی ایران چه کردید؟‌
طراحی آواز را استاد اسحاق انورانجام داد.

درباره‌ی حضور محمد معتمدی هم در نقش خیام می‌گویید؟
از ابتدا ایشان قرار بود این اپرا را به اجرا درآورد؛ اما ایشان بیان کرد که چون تاکنون در تعدادی از اپراها از جمله مولوی و حافظ و سعدی حضور داشته است، کسِ دیگری در این زمینه فعالیت کند و خودِ ایشان «همایون شجریان» را پیشنهاد دادند که این اتفاق به دلایلی رخ نداد و در نهایت ما بارِ دیگر به خود ایشان رسیدیم و او که تجربه‌ی بسیاری در این زمینه با خواندنِ اپراهای دیگر دارد، «خیام» را به بهترین شکل خواند. خواندنِ در این اثر با خواندنِ دیگر اشعار تفاوت می‌کند و «محمد معتمدی» به خوبی به این مسایل آشناست و اجرای بسیار موفقی داشت. خوشبختانه تیم خواننده و آواگران این اپرا اعم از اسحاق انور، وحید تاج، مهرداد ناصحی، مهدی امامی، روشنک کی منش، حامد فقیهی و مهدی ذوالقدر به خوبی توانستند از عهده‌ی اجرای موسیقی این اثر برآیند و فرنوش بهزاد رهبری کنسرت و امیر بهزاد آهنگسازی این اثر را بر عهده داشته‌اند.

و درباره‌ی کار دیگرتان هم توضیح می‌دهید؟
در مورد پروژه بعدی خود بسیار علاقه‌مند هستم یک متن به زبان کردی را به صحنه ببرم و به این منظور به صورت همزمان روی سه موضوع تمرکز کرده‌ام که شامل افسانه‌های «مَم و زین و گل سرخ خون‌آلود» و «حکایت عروسی پیر شالیار» می‌شود. ضمن اینکه باید ظرفیت موسیقیایی اشعار مربوط به هر موضوع را بسنجم چرا که برای نوشتن متن اپرا از اشعار شاعران بنام استفاده می‌کنم که البته باید قابلیت انطباق با دستگاه‌ها و ردیف‌های موسیقی ایرانی را داشته باشند چرا که خط داستانی، بسیار ساده در ذهن من شکل می‌گیرد اما دشواری کار در انطباق اشعار با یکدیگر و با موسیقی است


آموزشگاه موسیقی شباهنگ با ابداع روش های خلاقانه به حفظ واشاعه موسیقی و فراگیری آن اقدام کرده است و از شروع فعالیت خود سعی کرده تا نگرشی فراتر از فعالیت های مرسوم سایر آموزشگاه موسیقی ایران به مبحث آموزش موسیقی داشته باشد.